خواب دیدی شبی که جلادان،فرش دارخلافه ات کردند
گردنت را زدند با ساتور،به شهیدان اضافهات کردند
چارده سال می شود یا نه،چارده قرن سخت می گذرد
بی قراری مکن خبر دارم،سرفهها هم کلافهات کردند
زخم کپسولهای اکسیژن،چه می آید به صورتت مؤمن
تو بدانی اگر که تاولها چه قَدَر خوش قیافه ات کردند
شهرها برج مست می سازند،برجها بت پرست می سازند
شرق یا غرب وحشی شد،محو در دود و کافه ات کردند
فکر بال تو را نمی کردند،روح ترخیص می شد از بدنت
وتو بالای تخت می دیدی،کفنت را ملافه ات کردند
جا ندارد در حبوط ،خزه ،سروها جمله های معترضه
زود رفتی به حاشیه ای متن،زود حرف اضافه ات کردند
گمنام